سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ملیـحـــــــــــــــــــــــــــانه

روانشناسی

    نظر

روانشناسی اسلامی!!!

مدتی بود دنبال یک کتاب روانشناسی میگشتم ولی نتونستم کتاب مناسبی پیدا کنم،چند روز پیش که رفتیم نمایشگاه کتاب گفتم بگردم شاید اینجا کتابی با موضوع مورد نظرم باشه ‍،به هر کتابی میرسیدم که اسمش به اون موضوع نزدیک بود کلی ذوق میکردم ولی تا اسم نویسنده رو میدیدم! پشیمون میشدم!!!اخه...
چقدر خوب میشد به جای اینکه انقدر پیرو روانشناسی غرب باشیم و فرهنگ و نظریات روانشناسان غربی رو گسترش بدیم،یک کم در راه ترویج روانشناسی اسلامی کوشا باشیم.
به جای توجه به روانشناسی غربی که انسان رو دعوت به خود فراموشی میکنه و تمامی نیروی انسان رو متمرکز به بیرون از خودش میکنه بیایم به روانشناسی اسلامی بپردازیم که ریشه ی تمام مشکلات رو در وجود انسان میدونه و انسان رو دعوت به بیداری و هشیاری و توجه و تمرکز به درونش میکنه.
علم روانشناسی  مجموعه ی عقاید و نظریات و یافته ها در رابطه با احساسات و رفتار و گفتار و افکار و اعمال و حالات روانی انسان است.
روانشناسی هر ملتی ریشه در فرهنگ و گرایشات مذهبی انها دارد.استفاده از روانشناسی اسلامی به منظور بهره گرفتن از الگوهای اسلامی ست ،که از طریق قرآن و آیات و روایات و سنت رسول اکرم صل الله علیه و اله و سلم و ائمه معصومین سلام الله علیها استخراج شده ،ما میتوانیم در  زمینه ی شناخت و حل مشکلاتمون روانشناسی ای را که از دیرباز ریشه در عقاید و افکارمون داشته به کار ببریم .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن:
1.در نمایشگاه کتاب با افراد پرباری روبرو شدیم،از بار علمی گرفته(که در اقلیت بودن)تا اونهایی که چندین جلد کتاب خریداری کرده بودن برای... . تا اونهایی که اومده بودن ببینن نمایشگاه چه خبره.یا حتی اونهایی که یک عالمه لوازم ارایش و ژل و کتیرا و چسب مو و کرم و...استفاده کرده بودن که نکنه از قافله عقب بمونن!بار بار ِ دیگه...

 


ادعا!

    نظر


ببین!حرف من این ِ،چرا همه ادعاهاشون فقط در حد حرف ِ ،نه بیشتر!وقتی حرف از اعتقاد و نظرشون در مورد دین میشه چند ساعت صحبت میکنن ولی وقتی به عملشون نیم نگاهی میکنی فرسنگها فاصله وجود داره...آخه چرا باید اینطوری باشه؟اصلا به نظرت داشتن ادعا کافیه؟
به نظر من ادمها باید برای ادعاهایی که دارن بهایی هم پرداخت کنن...بذار یک مثال برات بزنم:یک بنده خدایی هست بین اشناها هرچی من یادم میاد مردم اونها رو دیندار میشناختند ولی وقتی نوع زندگی و تربیت بچه هاش رو میبینم از هرچی حرف و ادعاست متنفر میشم.
ببینم مگه فرزند ادم کسیِ که از نظر خصوصیت ژنتیکی به ادم نزدیک باشه؟؟؟من این ادعا رو قبول ندارم
چطور برای دیگران میتونن تصمیم گیری کنن و اظهار نظر کنن ولی وقتی نوبت به تربیت بچه های خودشون میرسه دم از تجدد و آزادی عقیده میزنن!!!چرا برای عملی شدن ادعاهاشون از کوچکترین تلاشی دریغ میکنند؟
حضرت نوح (ع) مگه برای اجرای دستور خدا از فرزندش نگذشت؟چرا ما آدمها میخوایم همه چیز رو در کنار هم داشته باشیم؟چرا تضادها رو حس نمیکنیم؟چرا در ارتباط با اطرافیانمون اولویت رو رعایت نمیکنیم؟چطور میشه که خواست فرزند یا همسرمون رو بالاتر از خواست خدا میدونیم؟چطور میشه که...؟چرا پای ادعاهامون نمی ایستیم؟
چرا نمیتونیم متعادل باشیم...یا افراط یا تفریط؟چرا نمیتونیم فرزندمون رو همون طور که خدا خواسته تربیت کنیم (مطابق با همون ادعاهایی که داریم)؟
 وقتی بین پدر و مادر با فرزندشون از نظر رفتاری و عقیده ای و گفتاری تفاوتهایی وجود داره به نظر من پدر و  مادر وظیفه دارن با او صحبت کنند نصیحت و راهنماییش کنند در مورد عقیده شون توضیح بدن،نظر خدا و قرآن رو دراین باره بگن،از مشکلات عدم توجه بهش صحبت کنند،از تجربیاتشون بگن،سعی کنن وقتی با فرزندشون صحبت میکنن از تعصبات کناره گیری کنن با اگاهی کامل صحبت کنن،اگر نیاز هست از دیگران تقاضا کنن با فرزندشون صحبت کنه و اون رو قانع کنه.باید از هر درگیری و تندی ای دوری کنند.به فرزندشون فرصت بدهند،تشویقش کنند اگر لازم بود تنبیه اش کنند خلاصه باید اول تمام این راهها رو امتحان کنند،اگر تمام این راهها رو با آرامش ، صبر و حفظ احترام و محبت طی کردند و نتیجه ی مطلوبی نگرفتند در آخر کار باید به انتخاب فرزندشون احترام بذارند اجازه بدند به راه خودش بره.در این شرایطه که هم ادعای خود رو حفظ کرده و هم به انتخاب فرزندشون احترام گذاشته اند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن:
1.ندارد!


فقط همین!

    نظر

بی وفا دیگه دوسم نداری؟!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن:

1.وفــــــــا به قیمت جان هم نمیشود پیدا      
                                   فغان که هیچ متاعی به این گرانـــی نیست

2.نشان عهد و وفـــــا نیست در تبسم گل    
                                  بنـــال بلبل بـــی دل که جای فریــــــــادست

3.کس به امید وفــــــا ترک دل و دین مکناد     
                                  که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس

4.وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم     
                                   که در طــــــــــریقت ما کافـــــریست رنجیدن

5.سلام!اینم از اخرش...!!!؟!