ملیـحـــــــــــــــــــــــــــانه

مادر شدن!...............رویا!
لطفا با دقت بخوانید...

نتایج نظر‌سنجی‌های رسمی اخیر فاش کرد؛کاهش تمایل اکثر زنان آمریکایی به مادر شدن

آمار منتشر شده رسمی در آمریکا نشان داد که تمایل زنان این کشور به بچه‌دار شدن کاهش یافته و زنان آمریکایی بیشتری در آستانه 40 سالگی همچنان مادر نشده‌اند و یا تعداد بچه‌های آنها نسبت به گذشته کاهش یافته است.
به نقل از آسوشیتدپرس، اداره سرشماری و آمار آمریکا اعلام کرد که در 30 سال گذشته تعداد زنانی که بین 40 تا 44 سال سن داشته و هنوز بچه‌دار نشده‌اند 2 برابر شده و از 10 درصد به 20 درصد افزایش یافته است. در این میان میانگین تعداد فرزندان زنان آمریکایی نیز به 9/1 رسیده است که تقریبا نسبت به زنان آمریکایی همین رده سنی در سال 1976 به اندازه یک فرزند کاهش یافته است.
این گزارش با نام "باروری زنان آمریکا" اولین موردی است که در آن از داده‌های یک نظرسنجی سالانه بر روی 76 میلیون زن بین 15 تا 50 سال استفاده شده است که امکان مقایسه ایالت به ایالت آمریکا از نظر الگوی باروری را ممکن می‌کند.
این تحقیق که از ژانویه تا دسامبر 2006 انجام شده است نشان می‌دهد که حدود 2/4 میلیون زن شرکت کننده در تحقیق در سال قبلی آن بچه دار شده بودند.
این تحقیق نشان می‌دهد که در سال 2006، زنان دارای مدارک دانشگاهی یا حرفه‌ای بیشترین میزان باروری را در میان همه سطوح تحصیلاتی داشته‌اند. حدود 36 درصد زنان که در 12 ماهه قبل از تحقیق بچه دار شده بودند از شوهر خود جدا شده، طلاق گرفته و یا شوهر خود را از دست داده بوده و یا شوهری نداشته‌اند.
تعداد فرزندان زنان غیر شاغل دو برابر زنان شاغل بوده است اگرچه زنان تشکیل دهنده بخشی از نیروی کار آمریکا 57 درصد زاد و ولدهای اخیر آمریکا را به خود اختصاص داده‌اند.
ایالات کالیفرنیا، نوادا، تگزاس، آریزونا، فلوریدا، ایلینویز، نیویورک و نیوجرسی از نظر تعداد کودکان متولد شده از زنان خارجی در سال 2006 در رتبه‌های بالایی قرار داشته‌اند.
منبع:فارس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ته نوشت:

طبیعیست با بالا رفتن سن ازدواج به علت سخت شدن شرایط جامعه،تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی و همچنین مشکلات اقتصادی از جمله(اشتغال،مسکن،مهریه،هزینه ازدواج و...) ،کاهش تمایلات جوانان نسبت به تشکیل خانواده،شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت ، وهمچنین  بی توجهی مسئولین نسبت به این مسائل است.
ما نیز به جای آسان کردن شرایط ازدواج دائم به ترویج ازدواج موقت! رو اورده ایم !
به نظر شما با این روند طی چند سال آینده وضعیتی مشابه امریکا نداریم!!!؟
همین....!!!

بسم الله الرحمن الرحیم
وَ نُنزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَ لایَزِیدُ الظلِمِینَ إِلاخَساراً(82)
وما آنچه از قرآن فرستیم شفاى دل ورحمت الهى بر اهل ایمان است ، لیکن کافران را به جز زیان چیزى نخواهد افزود (82)(سوره اسراء)

چند روز پیش وبلاگ آقای مدیر با پستی تکون دهنده به روز شد!
از اینجا میتونید به فیض برسید!
سنت شکنی و بی حرمتی اون هم در این حد!واقعا جسارت محسن نامجو تحسین برانگیزه!!!
تحسین برانگیزتر عکس العمل دیندارهای واقعی است!
بیشتر از اونها هم که باید از وزارت ارشاد و سایر مسئولین تقدیرو تشکر کرد.
همینطوری نشستیم و به مقدساتمون توهین میکنن،جالبه که بعضیا در مقام دفاع میگن که خوب انقدر احساسی و تند برخورد نکنید یک کم تعصبات رو کنار بذارید.امروز جوانها اینطور موسیقی ای رو میپسندن!
کسی نیست بگه شاید جوانها خیلی چیزا دلشون بخواد!پس باید...!!!
بعضیا هم که میگن ما که گوش نمیدیم از این چیزا خبر هم نداریم هرکسی هر کاری دلش خواست بکنه خودش مسئوله!(آیا گوش ندادن دلیل بر مسئول نبودنه؟)
بعضی ها هم که میگن نواوری و خلاقیته!برای خلاق بودن باید دست به هر کار زننده ای بزنیم؟تمام حریم ها رو بدریم؟این خلاق بودنه؟
هرچند به قول بنده خدایی وقتی توی دانشگاه تهران کنسرتهای بلک متال(شیطان پرستی!)برگزار میشه و جزو افتخارات ثبت میشه و هیچ کسی هم اعلام نارضایتی نمیکنه دیگه به سخره گرفتن قرآن توسط محسن نامجو که...نباید چیز عجیبی باشه.
با این عکس العملها حتما باز هم...!
راستی از مقامات مسئول هم هیچ تقاضایی ندارم توقع هیچ عکس العمل و واکنشی هم ندارم چون...!همین

 رسول خدا (ص):از نشانه های آخرالزمان این است که آلات لهو و موسیقی و تار و طنبور و آواز خوانی به دست شرور ترین این امت ظاهر می گردد .ومردم درآن زمان آلات لهو و موسیقی را نیکو می شمارند .در آن زمان اشخاصی هستند که قرآن را یاد می گیرند و در آلتهای مثل بوق و نی و به شکل آوازه خوانی می خوانند و مردم نرد و شطرنج بازی می کنند پس ایشان در ملکوت آسمان و در میان فرشتگان پلید و نجس خوانده می شوند. تفسیر جامع جلد 6صفحه 347
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ته نوشت:
در امتداد خزان ، روزها زمستانی
و در غیاب شما ، آفتاب زندانی
جسارت است ولی یک سوال می پرسم
چقدر در پس پرده حضور پنهانی ؟
ببین برای شما جمعه ندبه می خوانند
نوادگان زمین خسته از پریشانی
چه وقت می رسد آقا نگاهتان باشد
برای شب زدگان آیت غزل خوانی ؟
چرا نمی رسی ای منتقم ببین امروز
به نیزه ها شده قرآن به دست شیطانی
دوباره پنجره ها ، زل زدن به غربت شهر
در انتظار شما ای طلوع پایانی

امام على علیه‏السلام :

اَعْجَبُ ما فِى الاِْنْسانِ قَلْبُهُ وَ لَهُ مَوارِدُ مِنَ الْحِکْمَةِ وَ اَضْدادٌ مِنْ خِلافِها فَاِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجاءُ اَذَ لَّهُ الطَّمَعُ وَ اِنْ هاجَ بِهِ الطَّمَعُ اَهْلَکَهُ الْحِرْصُ وَ اِنْ مَلَکَهُ الْیَأسُ قَتَلَهُ الاَْسَفُ... فَکُلُّ تَقْصیرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ کُلُّ اِفْراطٍ بِهِ مُفْسِدٌ؛

امام على علیه‏السلام :

شگفت‏ترین عضو انسان قلب اوست و قلب مایه‏هایى از حکمت و ضد حکمت دارد. اگر آرزو به آن دست دهد، طمع خوارش مى‏گرداند و اگر طمع در آن سر برکشد، حرص نابودش مى‏کند و اگر ناامیدى بر آن مسلّط شود، اندوه، او را مى‏کُشد... هر کوتاهى برایش زیانبار است و هر زیاده‏روى برایش تباهى آفرین.

علل الشرایع، ص 109، ح 7
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
دلم امشب صاف است

درد و دل همبلاگیونه(هم وبلاگی آنه!)
گفت میشه یه وبلاگ به درد بخور بدی بخونم؟...یه وبلاگی باشه که از هر لحاظ کامل.دلم لک زده برای چنین وبلاگی
منم که منتظر چنین فرصتی بودم شروع کردم...
ببین اون وبلاگی که منظور توست خیلی کم پیدا میشه،آخه میدونی ، مخصوصا توی وبلاگهای مذهبی نقص زیاده
مثلا  انقدر پستهاشون طولانیه که ادم حوصله اش نمیاد اون همه رو بخونه، در صورتیکه میتونن کل مطلب رو به صورت خلاصه بیان کنن(خدایی کی حال داره چند صفحه مطلب خشک و رسمی رو بخونه؟)
یا مثلا خیلی ها به ظاهر وبلاگشون توجهی ندارن،فکر میکنن حالا چون ....باید یا از رنگهای تیره استفاده کنن یا از رنگهای سرد(میدونی چقدر رنگ در جذاب کردن وبلاگ موثره؟)
و اینکه  خیلی ها فکر میکنن چون وبلاگ مذهبی هستش حتما باید نواش سینه زنی و روضه باشه!به نظر من میتونه یک مداحی خیلی آروم، یک موسیقی قشنگ، یک مولودی مناسب یا...باشه،بعضی وبلاگها هم که تمام سال حال و هوای عزاداری دارن. به نظر من باید یک کمی هم به فکر مخاطب بود...فرض کن چندتا وبلاگ باز میکنه همزمان همه باهم روضه و داد و گریه و شیون، باید حق داد که خسته کننده میشه یا وبلاگهایی که مهدوی هستن یه نوایی نمیذارن که ادم یک کم،فقط یک کم امیدوار بشه...این همه مناجات و درد و دل با امام زمان هست که میتونه هم آرامش بخش باشه هم تاثیر گذار چرا مثلا ماها انقدر کلید کردیم به اشعار مرحوم آقاسی!
یا نوع نوشتنشون!دیدی چقدر خشک و رسمیه؟!فکر میکنن نامه ی اداریه!باسلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
باور کن جالب نیستش. ما میتونیم یک کم صمیمی تر بنویسیم و  با نوع بیانمون  فاصله رو کم کنیم یک کمی محیط وبلاگمون رو گرم کنیم طوری که مخاطب احساس رضایت کنه
چرا بعضیا فکر میکنن اگه از جملات طنز استفاده کنن یا از شعرهای  جالب  که بعضا عاشقانه هستن استفاده کنن یعنی مذهبی نیستن!(بابا نترسید نمیگن سبکید یا عاشق شدید!)بیاید باور کنیم که مذهبی بودن فقط به به چهار تا حدیث و روضه و منبر رفتن نیست!

بعضی وبلاگها هم که امروز در آیینه ی تاریخ اند! اگه شهادت یا وفات یا ولادت یا یک اتفاق خاص ملی مذهبی باشه این وبلاگ به روز میشه.اونم بیشتر چطوری فکر میکنی؟
سلام.ایام شهادت حضرت زهرا رو تسلیت میگویم.التماس دعا.یاعلی
این شد پست پر محتوای وبلاگ یک بچه مذهبی!!
بعضی هم که از نظر گرافیکی انقدر مشکل دارن که... .ادم وقتی میره وحشت میکنه .هرطرف یک رنگه سبز آبی مشکی قرمز...یا صفحه پر از شکلکِ!یا اینکه به ازای هرخط نوشته ده تا عکس قرار دادن!
البته اینم بگم درسته سال نوآوری و شکوفائیه ولی واقعا اگه از طراحی قالب و ویرایشش سردرنمیارن برندارن کل قالب رو بهم بریزین و یک لوگوی ناهنجار بهش اضافه کنن!
میشه از یک قالب آماده استفاده کرد ولی با موسیقی ،عکس ،فونت  مناسب یک قالب ساده جذاب بشه
باور کن این طوری نیست که  اگه فونتتون خیلی بزرگ باشه مطلب بیشتر توی ذهن بمونه !یک فونت مناسب و یک رنگ زیبا خیلی مهمه!
حالا که وبلاگ نویسای محترم دارن وقت میذارن برای وبلاگشون ، بهتر نیست یک کم احساس هم خرجش کنن؟
مواقعی که مطلب نداریم به جای اینکه بیایم سلام و علیک کنیم و دعای فرج رو بنویسیم و  یا اینکه مطالب پیش پا افتاده ای رو دوباره یادآوری کنیم که بعضا  هیچ باری نداره ،میتونیم لینک چهار تا مطلب مفید رو بگذاریم،اینطوری هم کار فرهنگی کردید هم با عقایدتون آشنا میشن هم پل ارتباطی هستش تازه شم تبلیغ وبلاگ خودتونم میشه!
برخی هم از عکسهای با حجم خیلی بالا استفاده میکنن که برای باز شدنش(با این اینترنت های ذغالی)وقت مخاطب تلف میشه،میتونیم خیلی ساده حجم و اندازه ی عکس رو تغییر بدیم
متاسفانه وبلاگهایی که مذهبی نیستن شاید بهتر باشه بگم گاهی اوقات مخالف دین هم هستن، کمتر این مشکلات رو دارن و برای ترویج ایده و نظرشون فعالیتهای بیشتر و مفیدتری دارن
خلاصه سرتون رو بیشتر از این درد نیارم!
به جای اینکه مثل من بشینید انتقاد کنید و خودتون از همه بدتر باشید!بیاین یه کم به هم کمک کنیم چه از لحاظ فنی چه نگارش چه ویرایش چه... ضعفهای هم رو رفع کنیم البته با نگاه منصفانه نه مغرضانه!دست از کامنتهایی که همش دل و قلوه گیرونه (!)برداریم،جای اون نظر واقعیمون روبدیم و راهنمایی کنیم ...والبته سعی کنیم راهنمایی بشیم!!!

تو دیر آمدی ، زود رفتی ، جهان این چنین شد

به هر نقطه شیطان به دنبالمان در کمین شد

در اوج کمالات هستی و بی شک خداوند

پس از خلق زیبایی ات (( احسن الخالقین )) شد

بهشت از چه تشکیل شد جز درختان و حوری ؟

تو در آن نشستی و نامش بهشت برین شد

و صد بار (( ایاک نعبد )) تلاوت نمودیم

ولی دست ما نزد غیر از خدا (( نستعین )) شد

تمام هراسم همین است ، دینت بمیرد

که تفریح مردم در این شهر ، تحریف دین شد

مسلم ترین جمله این است (( او خواهد آمد ))

ولی حیف ،  تاریخ برگشتنت …. نقطه چین شد

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ته نوشت:خیلی دردم اومد!همین

سلام!دیروز غروب رسمی و امروز صبح غیر رسمی!اردوی تخصصـــــــــــــــــــی ِ نگین زمان با موضوع مهدویت تموم شد!چند روزی مهمون امام زمان بودیم،جای همه ی اونهایی که نیومدن خالی!کجا هستن اون منتقدینی که میگفتن چرا ده تا وبلاگ میزنی همه درپیت!اگه این وبلاگها نبودن نمیشد اردو رفت!البته فکر نکنید منظورم ملیحانه ست...یک وبلاگ دیگه البته چون ریا میشه(تف به ریا) لینکش رو نمیذارم!
خلاصه اینطوری میشه در هر اردویی با هر موضوعی شرکت کرد!!(اخر سوء استفاده ی وبلاگی)
 اردو خیلی خوب برگزار شد که ان شالله توی پستهای بعد مفصلا توضیح میدم!
فعلا فقط اومدم یک تشکر خشک و خالی از دفتر توسعه ی وبلاگهای دینی که خیلی زحمت کشیدن بکنم و همچنین بگم کشکول جوانی ،رنــــــد ، رسپنا خدابیامرز ، با سید علی تا فتح قدس و مکه ، مداد کاغذی ، منبر نت ،شب نوشت ،دلگویه های یک مجاهد ، آقا مدیر ممنون و خدا قوت!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ته نوشت:
امن یجیب...حال دلم اضطراری است
از دختری که ( بد شده ) دیگر فراری است
آن روزهای دائمی اعتبار سوخت
این روز ها خطوط دلم اعتباری است!
با صفر نهصد و سی و...یک بار هم شده
آنتن بده ، تماس دلم اضطراری است
این زنگ های نیمه شبی عاشقانه نیست
انگار ساعت تو همیشه اداری است
با هر _الو بگو_ ی تو من قطع میشوم !
وقتی _الو بگو و نگو... اختیاری است
وقتی که _ گوش میکنم _ بعد یک سکوت
مثل سلام های شما چوبکاری است
حالا دلم ... در این شب بی مشترک ترین
مشغول زنگ وسوسه ای انتحاری است
پس لطف کن پیامک آخر اگر رسید
پاسخ بده که قافیه این بیت_ آری _ است
امن یجیب گوشی مضطر اذا دعاه
این بوق های آخر چشم انتظاری است

شعر از خانم هاشمی

سلام!اومدم دعوااا!چرا شما ها انقدر به جوونها بدبینید؟اگه یک ذره بهشون اعتماد میکردید و دید مثبت نسبت بهشون داشتید الان وضعیتمون خیلی بهتر بود!چرا انقدر به این خواننده ها گیر میدید؟طفلکی ها به این قشنگی میخونن تازه اشم توی شعراشون سراسر پند و نصیحته!میگید نه،نگاه کنید(البته گفته باشم بالای ِ118سال نخونند!)
براتون چند تا متن آهنگ رو میذارم...هدفش رو هم مینویسم ببینید بازم دلتون میاد به این جوونها گیر بدید؟
*آها آها (اینجا بیا بالاش رو حذف کردن وزارت ارشاد ایراد گرفته بوده!!!هی بگید نظارت نداره!)
احسان غیبی بی بی بی باک
تو که می دونی تنها نبودی
دستت تو یه کاسه بود با ((شیطون))
از هر کسی یه نشونی می پرسیدم
آخرش میرسید در خونتون
حالا دیگه من محلت نمی زارم
برو با همون کسی که می خوای بمون
کلاهم هم بیفته از اون طرفها
دیگه رد نمیشم از در کوچتون
این شعر کلا اشاره به نفی شیطان پرستی داره و هشدار میده گول هر کسی رو نخوردید!پناه ببرید به خدا!درا رو محکم ببندید شیطون نیاد تو!

*عاشق و مجنونت شدم(اشاره به مراتب عاشقی داره)
نخونده مهمونت شدم
کلی پریشونت شدم
اما بازم نیومدی(باید صبر داشته باشی!)
قهوه ی فنجونت شدم
شمع تو شمعدونت شدم(میگه باید پی همه چیز رو به تنت بمالی!)
خاک تو گلدونت شدم(خودت رو کوچیک کنی)
اما بازم نیومدی(صبرت زیاد باشه)
همیشه ممنونت شدم(شکرگذار باشی...)
شعرای ارزونت شدم(اشاره به بی ادعا بودن)
عمری غزل خونت شدم
تسلیم قانونت شدم(داره تذکر میده که یک ذره به قانون توجه کن!!)
اما بازم نیومدی(بازم از صبر یاد شده و اینکه خدا با صابرین ست!)

 *بی خیال من تلفنو بردار برو توی اتاق با هر کی که دلت می خواد حرف بزن
 بی خیال من نه اصلا اگه دلت می خواد برو بیرون شبم نیا فکر نکن منتظرم
بی خیال من جون هر کی که دوست داری بی خیال من یکی شو از سر کچل من بابا دست بردار
تا که میام حرف بزنم چمدونو جمع میکنی بازم می خوای بری خونه مامان و بابات
(این شعر هم که کلا نماد خوشبینی،غیرت؛تعصب!!!!!،حیا ست!بعدشم داره زوجهای جوون رو راهنمایی میکنه میگه اون اختلافات برای همه پیش میاد سری قهر نکنید ده سال اولش سخته بعد عادت میکنید!تازه اخرش هم تذکرات بهداشتی داره که ریزش مو منشا عصبی داره! انقدر رو اعصاب ملت راه نرید تا موهاشون بریزه و رو بیارن به این معجونهای کذایی!(همون تخم مرغ گندیده و پر مگس و...)آینده نگری جوونهای ایرانی رو داشته باشید!)

*عشق تو واسه من عشق تو واسه من
آخه عشق تو واسه من چی بوده؟
که بعدش دوست داشتنت واسه من چی باشه؟
تو که فقط یه بند ما رو هی تیغیدی
 که اونم به قول خودت فقط نماشه
بگو رو پیشونی ما آخه چی نوشته
 که هر کی به پست ما خورد زود جازد
در خونه قلب این، لطفا پارک نفرمایین
تو که سرت می رفت قولت نمی رفت هیچ وقت
، چه طور با ما باشی میشی بیچاره و بدبخت
 وقتی دو زار و ده شاهی جیبمون بود
شما شاهی می گشتی و خیالت تخت
 حالا درصد علاقتون هفتاد سی، برید بالا
به یکی دیگه بشید قسطی همون
 در خونه قلب این بهتر که شما پارک نفرمایین
اگه مفت بری عادت شده واست،
 آخه می شناختمت اگه به پات نسوزم
 از دستم ممکنه بپری حالا عین خودت تا کنم
خوبه بیا بیا با خیال راحت بگم
سریع در خونه قلب من اگه پارک بکنی پنچری

(این شعر هم داره میگه با قوانین راهنمایی رانندگی احترام بذارید!مثل دوبل بعضیا هم که سوبل!!!!پارک نکنید!خدا رو خوش نمیاد یکی میخواد رد بشه اونوقت... تاکید میکنه روی عشق و اثراتش که قابل بیان نیست!!!بعد هم از تورم گله میکنه میگه چقدر نرخها رفته بالا!!!!!!!پس حواستون باشه چه نرخی روتون میذارن ضرر نکنید!!!!در ضمن میگه از دیگران هم سوء استفاده نکنید!)

*ما یه مشت سربازیم(یعنی اماده ایم جونمون رو فدا کنیم!!!)
ما یه مشت سربازیم جون به کف
عزرائیل با اکیپ ما جوره پس(همیشه به یاد مرگ و ارادتمند عزی جون بودن!)
میخوام برن دستا بالا بالاتر(بد برداشت نکنید!نرمش صبحگاهی پادگانه!!!!)
صفر دو یکه بالا تا ابد
یه مشت سرباز با حال باهامن(قابل توجه اونهایی که دربه در دنبال خریدن سربازی هستن!یا دنبال بند و تبصره!برید اونجا ادم باحال ببینید!
که هر کدوم واسه خودشون داستانها دارن
مثل "تیریپ ما" با نام خدا(همیشه کارهاتون رو با نام خدا شروع کنید!)
اینم شروع میکنم خدا باهامه چون ما
شکرگذارشیم با حال خوش تا(شکرگذار بودن و یاداوری سجده ی مستحب و واجب!!!!!)
حالی که میشه دنیارم فحش داد
حاضریم واسه 4 چیز جون و قلبمو بدیم
خدا، وطن، خونواده و رفیق(خداپرستی،وطن پرستی،اهمیت به خانواده،و نوع دوستی!!!!!(چه نوعش مهم نیست!!!))
خیابونم توش موندیم واسه 4 چیز
یکیش چون اجباره و دیگه جا نیس
بعدیش مرامه( به به یک کاری میکنن که دیگه نگی وفا به قیمت جان هم نمیشود پیدا!!!!)
اون یکیم اینجا جاش نیس
آخری یه کم عشقیه برگای پاییز(این رو اخر گذاشته و بیشتر توکل کرده به خدا منظورش این ِِ به احساس منطقیتون بها بدید!!!)
 خیلی شعرا بود دلم میخواست بنویسم ولی این پارسی بلاگ خسیسه!

حالا دیدید چه جوونهای دست گل و اگاهی دور و برمون ریخته!!!حالا جا داره با هم پاشیم بریم وزارت ارشاد تشکر کنیم(تخم مرغ گندیده و گوجه فرنگی فراموش نشه!)...قربونشون برم یک کاری کردن دیگه کار و بار اون ور آبی ها کساد ِ شدید!
قراره وزارت ارشاد تو تبلیغاتش این رو هم اضافه کنه:اگر نگران شاد بودن مجالس خود هستید!اگر دچار افسردگی روحی شده اید!اگر از خانواده طرد شده اید!اگه شماهم قلبتمون و له و لاهین است!!!دیگر نگران نباشید!هم میتونید از محصولات صد در صد اسلامی ما استفاده کنید!هم میتونید با چهار تا قبلمه و طبل و قاشق چنگال و یک عدد حموم به آرزوهاتون برسید!آغوش ما پذیرای شماست!حتی شما خانومها...!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ته نوشت:
1.گفتم بالای118 نخونن چون ممکنه کنجکاو بشن و بخوان آهنگ رو گوش بدن اونوقته که ممکنه حرکات ناموزون....اونوقت من نگران عضلاتشونم  که بگیره و کار دستشون بده اون وقت خانواده ها چارچنگولی میبرنشون سالمندان!!!!
2.شعر پست قبل از اقای مهدی صادقی بود!
3.ما مانده ایم و حسرت نانی کپک زده!

1.به لطف صدا و سیمای جمهوری اسلامی!ایران چند شب پیش طرز استفاده از انواع و اقسام مواد مخدر رو یاد گرفتم از تریاک بگیــــــــــــــــر تا کراک!
2.مثل نهنگها که باهم خودکشی میکنن بعضیا هم هستن که هفت هشتایی وبلاگهاشون رو  باهم میبندن!
3.اینکه بعضیا دیگه نمینویسن!حوصله ندارن!نوشتنشون نمیاد!نظر سنجی میکنن بنویسن یا نه!اصلا بنویسن برای چی!و... چقدر خز شده انقدر زیاده که گلاب به روتون ادم حالت... میگیره!انگار مسریه!
دوری کن از نگاه من این عشق مسری است
شاید تـــــو را به درد خودم مبتـــــــــــلا کنم!!
4.بعضیا چرا انقدر تلخن که نمیشه با یک من عسل هم خوردشون!؟
5.یکی نوشته بود کرگدنی عاشق شد!گفتم عجیبه که بعضیا در حد کرگدن هم نیستن!
6.اگه تونستی خودت رو بشناسی میتونی خودت رو بپذیری که نتونستی که ولمعطلی!
7.چند وقته به لطف شهرداری تهران گدا و...از سر و کولمون بالا میره !هنوز سرچهار راه واینستاده از یک طرف گل!از یک طرف ویفر!از یک طرف اسفند و از طرف دیگه هم شیشه پاک کن و لنگ به استقبالت میاد!
8.آدم:بشری که دارای علم و آگاهی ست!
انسان:آدمی که به روح الهی خود انس پیدا کرده!
9.ذوقم که می رسد به تو فعال می شود

دور از تو خاک می خورد و چال می شود

در خواب بوسه بر لب داغت زدم ولی

حالا  لبان من پـُر تبخال می شود

این عاشق خجالتی از شرم چشمتان

هر وقت می رسد به شما لال می شود

مجنون ، پر از اراده شد اینبار و عاقبت

ابن السلام ِ قصه بد اقبال می شود

گفتی به هم رسیدنمان ساده نیست ، نه ...

من که دلم خوش است به هر حال ، می شود

تا این قضیه  لو  نرود نامه های من

فعلا به شکل یک غزل ارسال می شود !

هر وقت که بیشتر کار دارم زمان زودتر میگذره!
اون شب هم از صبح که کلاس داشتم تا عصر که اومدم و وسائلم رو جمع کردم تا غروب که رفتم کارتهامون رو گرفتم و شب که رفتیم مولودی و تازه اش هم تو خونه مهمون داشتیم ومجبور بودیم از اونجا برگردیم خونه و دوباره سحر بریم مسجد!تازه تر اش هم باید اخر شب که از مولودی می اومدیم هم اعتکافی رو تا مسجد برسونیم !!!!و ساعت یک نصفه شب!از ترس موشی که ممکنه هر لحظه از جوب بپره بیرون مثل ادمهای روان پاک وسط خیابون بدویی!بعد از همراهی هم اعتکافی!برگردی خونه و در جوار مهمون به سر ببری تا ساعت سه که باید بدوبدو خودت رو به مسجد برسونی، تازه اون موقعست که با شنیدن نوای مناجات حضرت علی خستگی روز از تنت درمیاد!
خلاصه از تولد حضرت علی و پخش شیرینی و مولودی تا مناجاتهای نیمه شب ها
 از گرسنگی های 16-17ساعت ِ تا از هول گرسنه موندن یک ظرف هندونه رو با البالو باهم خوردن و معده درد گرفتن
از تحمل هوای گرم گرفته تا توی این گرما بغل دستی رو باد زدن!اونم با اون بادبزن های حصیری ِ قد بلند که ادم از کت و کول میفته!
از خلوت کردن دور از هیاهو و دنیا بودن تا ملاقاتها و کمپوتها!!! و روز اخر هم دست گلها!
از بی گذشتی توی زندگی روزمره و حتی از کوچیکترین نوبت هم نگذشتن تا بخشیدن نوبت توی صف بلند بالای دستشویی!!!برگشتن به اخر صف(عجب گذشتی میخواد واقعا!نیاز مبرم داشته باشی و شونصد نفر جلوتر از تو باشن!چه زجریه!بلا دوره!)
از گریه ها  تا نیشهایی که موقع شنیدن این جمله!(لطفا سرگروها برای گرفتن غذا بیان پایین!)تا بنا گوش باز میشد.
از مشاجره ها و بگو مگو ها تا بخشیدن جا و غذای خودت به دیگران، تا موقع مداحی و وقتی چراغها خاموش ِ دو ساعت سر پا وایسادن کنا هم اعتکافی و تنظیم نور موبایل برای اینکه بتونه سوره ی یس و تبارک رو توی تاریکی راحت بخونه!
!از شروعش که با تولد ِ تا اخرش که با وفات حضرت زینب سلام الله ! از خنده ها و شوخی ها و بحث در مورد ازدواج گرفته تا پیچیدن نوای هذا مقام العائذ بک من النار و الهی العفو
از معتکف شدن دختر 12 ساله تا پیز زن 80ساله که لباس احرام پوشیده!
از چادر و مقنعه و لباسهای رسمی گرفته تا لباسهای راحتی و توی خونه!
و شیرین تر از همه اخطارهایی که به اقایون میدادن!هر روز و هر شب!اقایون کفشهاتون رو جلو در نذارید با خودتون ببرید تو!اقایون سرویس بهداشتی مشکل داره یکی دوساعت بیرون نیاید!!!(طفلکی ها چی کشیدن!!!)چقدر بهشون خندیدیم!اقایون موقع نماز و مراسمی که عموم میان لطف کنید با لیاس رسمی حاضر بشید!(نه با شلوار کردی و پیژامه و عرق گیر!!!!)
بعضیا میگن اعتکاف نبوده که اعتخواب بوده!چون ما یا خوابیدم یا خوردیم زنگ تفریح یک نماز و عبادتی هم کردیم ولی همون اعتخواب هم نصیب هرکسی نمیشه!اعتکافتون و اعتخوابتون قبول!
ان شالله روزی هرسالتون

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...:بعد از اعتکاف ته نوشت و بعد نوشت و تتمه نوشت و  پی نوشت و بعد التحریریه!و...معنا نداره!همین!!!